محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه سن داره

محمد طاها، سرباز کوچولوي آقا(عج)

اولين مسافرت خارج از استاني محمدطه در 50 روزگي شكل گرفت

                           پسر گلم 26فروردين91 برا خاكسپاري مادر بزرگ پسرخاله مهدي به تبريز رفتيم .تو جاده ميانگذر بيدارت كردم تا مرگ درياچه اروميه رو ببيني و فرداي روز بتوني  داستان باور نكردني عبور از روي درياچه پر اب اورميه رو براي دو ستانت تعريف كني و بهشون بگي كه روزگاري دريايي و كشتي و پرندگان مهاجر و .....       ...
27 فروردين 1391

بهار تو كي ميرسد...?

بهار تو كي ميرسد...? كمتر از طبيعت نباشيم"ما نيز دگرگون شويم               طبيعت كه از نشانه هاي خداست"سرشار از درس و عبرت براي دلي است كه بيدار باشد.بيدار دلان "ازبهار "درس تحول و نو شدن مي آموزند. به تعبير رسول اكرم(ص):آنكس كه با تغييردنيا  از وضعي به وضع ديگر آگاه نشود"از غافل ترين مردمان است       ...
24 فروردين 1391

بدون عنوان

پسر عزیزم قبل از اینکه به دنیا بیای تصمیم گر فته بودیم که وقتی به دنیا اومدی یه درخت برات بکاریم به خاطر همین امروز ١٧ فروردین سال ٩١ با محمد (پسر دایی مامان مریم)رفتیم بازار هفتگی محمدیار و یه نهال گردو خریدیم و بردم تلخاب (دایی حاج پاشا دایی مامان مریم یه دامداری داره که کنار دریاست موقعی که هنوز دریا خشک نشده بود جلوه خیلی خاصی داشت ولی متاسفانه از وقتی که دریا خشک شده اونجا هم رونق و زیباییش رو از دست داده ولی برای ما هنوز هم لذ ت بخشه)نهالو  تو باغ با عشق کاشتم  .انشاءا...شما مثل درخت و درخت مثل آقا محمد طاها پر بار  باشه.   ولی چرا درخت؟ ١:مثل درخت راست قامت و استوار باشی ٢:مثل درخت سایه و میوه ...
17 فروردين 1391

محمد طاها و پرچم روی گنبد حرم امام حسین

خیلی وقت بود که بابا صابر پرچم روی گنبد رو از یکی از بچه های هییت می خواست ولی قسمت نمی شد و خواست خدا بود که تو هم به دنیا بیای و بعد به دستمون برسه 22اسفند بود که بابا صابر پرچم رو اورد وقتی برای اولین بار پرچمو از نزدیک دیدیم احساس کردیم تو کربلاییم عزیز دلم سال 89 منو بابا صابر رفته بودیم کربلا و از خدا خواستیم که یه بار دیگه با جوجمون بیاییم  انشا الله ...
6 فروردين 1391

بدون عنوان

پسر گلم قدمت خیلی پر خیر و برکته از وقتی به دنیا اومدی کلی برف و بارون اومده و این برای ما که چند سالیه تو خشکسالی هستیم خیلی عالیه راستی 5روز بعد از تولدت نهمین انتخابات مجلس بود که دایی حبیب هم کاندید شده بود ولی متاسفانه رای نیاورد  توپلی من خیلی دوست دارم
6 فروردين 1391

بدون عنوان

بعد اینکه نگهبان بیمار ستان اجازه نداد آقا محمد  طه و مریم جون رو ببینم به مادر  خانم گفتم لااقل یه عکس بر ام بیاره -بادیدن این تصویر کلی متعجب شدم ...
6 فروردين 1391
1